خدای واحد یا متکثر؛ مسئله این است
یادداشتی از دکتر لقمان قنبری
تبیین و استنتاج شخصی من از افکار و اعمال شهروندان ایرانی در رابطه با خداشناسی و دیانت این است. که بسیاری از ما در حال پرستش و ارجاع اعمال و نیات خوب و بد خویش به خدایی هستیم. که من آن را مسامحتاً خدای دوم یا “خدای متکثر” مینامم.
آیا ما یک خدای واحد داریم یا یا خدایان متکثیر داریم؟
آیا این امکان وجود دارد که ما هم زمان هم خدای واحد را داشته باشیم و هم خدایان متکثر؟
آیا میتوان گفت مردم در کنار پذیرش خدای واحد و مشترک البته با ذهنیت انتزاعی، هر کدام برای خود صاحب خدایی هستند؟ آیا امکان دارد خدای دوم(خدایان) برساخته ذهن نباشد و حقیقت داشته باشد؟
پاسخ به این سوالها بسیار پیچیده و سخت است با این وجود فهم ناچیز من این است که ما هر کدام برای خود خدایی داریم. که من آن را “خدای من” یا “خدای خودی شده ” و یا خدایان متکثر مینامم.
به عبارت دیگر میتوان از مفهوم “خدا متکثر” که نقطه مقابل خدای واحد(الله) است. برای نامیدن خدایان شخصی شده استفاده کرد. به یقین نمیتوان گفت این خدایان متکثر با خدای احد و واحد چه رابطهای دارند.
برای مثال آیا پذیرش خدایان متکثر. به معنی زیر سوال رفتن وحدانیت و احدیت خدای واحد است. یا اینکه خدایان شخصی شده و متکثر همان خدا واحد میباشد که به تناسب هر ملت، آیین و فرد متکثر شده است.
اعمال و رفتار افراد جامعه، من را به این نتیجه رسانیده است که اگر ما خدا واحد و حقیقت مطلق را مسامحتا خدای اول(الله) و خدایان خودی شده (شخصی شده) را خدای دوم بنامیم. در این صورت میتوان گفت خدای اول خدایی واحد، انتزاعی، مطلق، غیرقابل دسترس، مربوط به اخرت و تاحدود زیادی مشترک بین همه مردم است. اما خدای دوم(خدایان) بیشتر کاربردی، قابل دسترسی، این دنیایی، متکثر و شخصی شده میباشد.
فهم من این است که مردم هر روز بیشتر از گذشته برای کسب مغفرت دنیا. و حتی اخرت خود به خدای دوم و شخصی شده رجوع می کنند.
تفاوت این خدا یعنی خدای شخصی شده با خدای احد واحد در این است. که در خدای واحد شما در مالکیت خدا هستید. اما در خدای شخصی شده ظاهراً این خدایان هستند که به مالکیت شما در آمدهاند و دقیقاَ خطر از همین جا شروع میشود که هر کس و هر جامعهای ادعا بکنید. خدای او موجهتر و برتر از خدای دیگری است.
خدایی من در مقابل خدای شما، خدای محمد در مقابل خدای عیسی، خدا سنی در مقابل خدای شیعه، خدای علی در مقابل خدای عمر، خدای اسلام در مقابل خدای امریکا.
نباید فراموش کرد که بیان روزمره ما آن هنگام که میگویم “من هم خدایی دارم” یا “خدای من هم یک روزی به حساب شما میرسد” و یا اینکه وقتی میگوید “شما هستید و خدای خودت، دیگر خوددانی” به معنی وجود خدای دوم و شخصی شده در مقابل خدای واحد است.
مقاله بسیار مناسبی بود. متشکرم از نگارنده