به گزارش چکاوک نیوز به نقل از خبرگزاري پليس، اربعين ۱۴۰۲ بود و ترددها اوج خود رسيده بود، از يک سو تعداد زيادي از زائران که به زيارت حضرت سيدالشهدا (ع) مشرف شده بودند در حال بازگشت به کشور بودند و از سوي ديگر هنوز بودند افرادي که قصد سفر به کربلاي معلي را داشتند.
مديران و فرماندهان نيز در آن روزها مدام در حال سرکشي از مرز خسروي براي انجام هماهنگي هاي لازم جهت تسهيل در تردد زائران و تامين امنيت آن ها بودند که مبادا حادثه و اتفاقي اين سفر شيرين و معنوي را به کامشان تلخ کند.
اربعين به واقع ميداني بود که عيار واقعي خادمان و خدمتگزاران مردم را مشخص مي کرد، ميداني بود براي سنجش گفتار تا عمل مسئولان و بي شک بهترين قضاوت کنندگان، زائراني بودند که خود ديدند چه کساني به آن ها کمک کرده و شبانه روز پاي کار بودند تا اعزامشان به کربلاي معلي در سريعترين زمان ممکن انجام شود.
در اين ميان پليس بازهم در ميدان اربعين خوش درخشيد، حضور شبانه روزي ماموران در ميدان خدمت به زائران حضرت اباعبدالله (ع) به قدري جلوه گر و نمايان بود که بسياري از زوار با ديدن آن ها احساس آرامش کرده و از حضورشان قدرداني مي کردند.
شايد به جرائت بتوان گفت مسير خدمت به مردم از هفته ها پيش از آغاز پياده روي اربعين در انتظامي کرمانشاه هموار شده بود و هموارگر اين مقصد و مسير کسي نبود جز سردار “مهدي حاجيان” فرمانده انتظامي استان.
فرمانده پس از آنکه سکان مديريت انتظامي استان کرمانشاه را عهده دار شده بود با خود و خداي خويش عهد کرد ذره اي در خدمت رساني به مردم، احقاق حقوقشان و تلاش براي امنيت و آسايش آن ها کوتاهي نکند، او با مردمان شهر و ديارش عهد بست که آسايش خود، خانواده و حتي همکارانش را فداي آرامش آن ها خواهد کرد چرا که معتقد است هرچه دارد از آن هاست.
او مي دانست ماموريتي بزرگي در پيش دارد، ماموريتي به وسعت اربعين و در آغازين ماه هاي سکان داريش به عنوان رئيس پليس کرمانشاه بايد پذيراي صدها هزار زائر و عاشقي باشد که دل در گرو عشق امام حسين (ع) دارند و بار سفر بسته اند تا به زيارت مولا و مقتداي خود بروند.
فرمانده همان ابتدا با مديرانش در خصوص اهميت ماموريت اربعين صحبت و تاکيد کرد سربلندي در اين ماموريت معنوي و عظيم، مي تواند توشه اي مطمئن براي آخرتمان باشد، هرچند او به خوبي مي دانست هرکسي در اين ماموريت عظيم سهيم مي شود نگاهش به ماجرا اعتقادي و قلبي است، از بالاترين رده ها تا پائين ترين آن ها محبت امام حسين (ع) به دل دارند و خدمت به زائرانش را براي خود افتخار و توشه اي براي آخرتشان مي دانند.
اما همين تاکيدات مکرر فرمانده بود که زيرساخت ها را بسيار بهتر از سال هاي قبل آماده پذيرايي و استقبال از زائران کرد، از سويي خود فرمانده نيز بر نحوه انجام کارها و امورات نظارت داشت چرا که خود را در مقابل صدهاهزار زائر امام حسين (ع) مسئول مي دانست.
هرچه به مراسم پياده روي اربعين نزديک مي شديم فرمانده با حساسيت بيشتري کارها را دنبال مي کرد، شايد ديگر کمتر مي شد رد و اثري از وي در محل کار و پشت ميزش پيدا کرد و مديراني که قصد ديدار با وي را داشتند بايد مسير خسروي را در پيش مي گرفتند.
با آغاز ماه صفر و شروع پياده روي اربعين، فرمانده رسما استارت ماموريتي را زد که خود سکاندار خدمت رساني در آن بود، کرمانشاه بايد تبديل به بهشت زائران مي شد و مردمي که با هزاران اميد و آرزو آمده بودند تا يکي از زيباترين سفرهاي عمر خود را انجام دهند.
بيش از ۵ هزار نيروي پليس به فرماندهي سردار “مهدي حاجيان” در بخش هاي مختلف از کنگاور ورودي استان گرفته تا نقطه صفر مرزي در خسروي، خدمات رساني خود را به زائران آغاز کردند تا عاشقان حضرت سيدالشهدا (ع) در امنيت و آرامش کامل به اين سفر معنوي اعزام و با خاطره اي زيباتر به شهر و ديار خود بازگردند.
فرمانده بارها در جمع زائران حضور يافت با همان صفا و صميميت و لبخندي که بر لب دارد، به آن ها اين اطمينان خاطر را داد که پليس تا پايان اين سفر معنوي در کنار آنان است، از آن ها خواست فقط به سفرشان فکر کنند و نگران چيزي نباشند و به آن ها قول داد پليس خدمتگزار اجازه نمي دهد حلاوت و شيريني اين سفر خاطره انگيز در کامشان تلخ شود.
نظارت ها، برنامه ريزي ها و بازديدها در روزهاي منتهي به روز اربعين به اوج خود رسيده بود و فرمانده اين بار تصميم گرفت به صورت ميداني اما نه از راه زمين، بلکه از آسمان و جايي که شايد به خداوند نزديک تر بود بازديدي از محورهاي مواصلاتي محل تردد زائران اربعين داشته باشد که مبادا نقصاني و يا گره کور ترافيکي وجود داشته باشد و زوار با مشکل مواجه شوند.
بالگرد که به آسمان بلند شد، فرمانده نقطه به نقطه مسير را با دقت نگاه مي کرد و هرجايي که لازم بود تلفني با روساي پليس هاي راه و راهور در ميان مي گذاشت و از همان پهنه آسمان دستورات لازم را براي رفع مشکل ترددي زوار صادر مي کرد که ناگهان بالگرد دچار نقص فني مي شود.
بالگرد در فراز آسمان دور خود مي گشت و هر آن ممکن بود بدترين اتفاق رخ دهد اما خوشبختانه سقوط به گونه‌ای بود که آسیب جانی به سرنشینان نرسید و به لطف خداوند متعال و مدد امام حسين (ع) و شايد به خاطر هزاران دعاي خيري که پشت سر فرمانده و همراهانش بوده، سرنشينان بالگرد تنها دچار جراحاتي مي شوند و حادثه به خير مي گذرد.
حضور ميداني فرمانده در تمام مدت برپايي پياده روي اربعين، شعار وي که ” آسايش خود را فداي امنيت و آرامش مردم مي کنم” را به حقيقت تبديل کرد و امروز هر وجدان بيداري به اين واقعيت بزرگ پي برده است که رئيس پليس اين ديار حرفي که مي زند، پايش هم خواهد ايستاد.
يکسال از ماجراي سقوط بالگرد سردار حاجيان مي گذرد، فرمانده اي که تا پای جان خدمتگزار مردمش بود و خداوند وي را براي آن ها حفظ کرد تا بي شک امروز جزو مديران سربلندي باشد که کرمانشاه به داشتنش افتخار مي کند.
