یادداشتی از دکترعلیرضا شهرستانی
مرگ، رسم ناگزیر زیست انسانی است و ذکر فاتحه و سفرۀ خیرات اموات مرسوم دیگری است که پس از آن میآید و میباید امّا مرگ، پایان کبوتر نیست و از مصادیق همین امر، حسنات و صالحاتی است که سفرۀ خیرات، که بر اعمال فرد مرحوم منظور خواهد شد.
همۀ ما مصادیقی از این تکریم و یادمان فرد متوفی را در ذهن داریم و مصادیق مورد اشارۀ راقم، آیین ترحیم زنده یاد مهندس علیرضا آزرمی – داماد چهرهی ماندگار زبان و ادبیات فارسی دکتر میرجلالالدین کزازی- است.
در این آیین بخشی از سالن برای میهمانان ویژه رزرو شده بود. شاید «رزرو برای میهمان ویژه» در مراسمی که یکی از مهمترین کارکردهایش یادآوری فنای دنیا و عناوین دنیوی است، ناخوشایند به نظر آید!
در برابر عبارت؛ رزرو، ذائقهی بصری و مستعملمان چشم و دلمان به دیدن مسؤولان، مشاهیر و هیئت همراه عادت کرده است! آنها وارد میشوند، جایشان را پیدا میکنند و بعد ولولهای میافتد؛ بعضی از دور و بعضی از نزدیک قیام، سلام و عرض ارادت میکنند، فریاد تسلیتها و عرض سلامها در سالن میپیچد وهمه چیز آرام میگیرد تا ورود صاحب صندلی بعدی!
همین فکرها و تصاویر در ذهنم جولان میداد که سالن به احترام میهمانان ویژه قیام کرد.
بیست کودک ِ ده دوازده ساله با شمایلی که نشان میداد از اهالی محرومان سرفراز کار هستند، وارد شدند.
در این لحظات صحنههایی شکل گرفت که با ورود مسؤولان و مشاهیر قابل وصف نیست، میهمانان در حالی که اشک میریختند، همگی به احترام این کودکان معصوم بلند شدند و با صلوات و احترام ورود آنان را گرامی داشتند.
قلم و زبان قاصر از توصیف آن لحظههای آسمانی و مهربانی است. برای لحظاتی نامۀ مبارک حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) به عثمانبنحنیفانصاری و حساسیت فوقالعاده امام(ع) بر ضرورت حضور فقرا بر سفرههای اطعام از خاطرم گذشت.
و اما…
همۀ ما میدانیم، آموزش نوین دراستان کرمانشاه مدیون تلاشها و مجاهدات خاندان فرهنگ پرور کزازی است، این حرکت ستودنی نیز، درسی دیگر برای همۀ حاضران آن مجلس بود که منبعث از آموزههای دینی و ترجمان سیرۀ تابناک معصومین(علیهمالسّلام) است.
چه خوب و پسندیده است که این سیرهی سنجیدهی خانوادۀ زنده یاد آزرمی برای همۀ ما الگو باشد که وجود فقرا، این ولی نعمتان جامعه؛ برکت سفرۀ ما باشد، اگر این توفیق بزرگ را یافتیم، باید بدانیم لبخند خداوند متعال را خواهیم دید.
هر سفرهای که گسترده میشود ، بهانهای برای حضور میهمانان ویژه است. میهمان ویژه برای سفرۀ ختم، ولیمۀ حج و یا حتی سفرههای شام و ناهار سادۀ کارمندیمان.
حتماً نباید به انتظار مراسمی خاص نشست، میتوانیم گاهی به اندازۀ یک نفر بیشتر تمهید غذا نمود و افتخار هم لقمه شدن با نیازمندی را حمایل داشت.
در این روزهای سخت، باهم “همسفره ” باشیم و دیگران را نیز به این کار دعوت کنیم.
تلاش کنیم در روزهایی که شاید سفرههای برخی از مردم کوچکتر شده است سرای دلهایمان را به حدّ ِ وسع ، وسعت بخشیده، مروّج این فرهنگ از کرمانشاه، این چهرۀزیبای ایران اسلامی باشیم.
یادم مترنّم شد به رباعی فاخر استاد بیژن ارژن:
ای کاش علی شویم و عالی باشیم/
همسفرۀ کاسۀ سفالی باشیم.
چون سکّه به دست کودکی برق زنیم/
نانآور سفرههای خالی باشیم.