یادداشتی از محسن عباسی فرد
پدیده ریزگرد و غبار را همانند فرو نشست پدیدهای ناشی از “تخریب سرزمینی” است ما در اقلیم متغیری زندگی میکنیم و اقلیم خط و نشانهای خود را به ما نشان میدهد که علائم آن نیز بروز کرده است؛ از این رو آینده “گرمتر و خشکتر” چشماندازی است که میتوان برای آن متصور بود و ما باید خود را برای آیندهای متفاوت نسبت به آنچه که در گذشته تجربه کردهایم، آماده کنیم و بهارامسال ورود گرد و غبار ازسمت غرب به داخل کشور بیشتر استانهای کشور را تحت تأثیر قرار داده و حتی منجر به تعطیلی مدارس شد و در حالی قرن جدید شمسی را شروع کردهایم که علاوه بر کاهش بارندگی و خشکسالی ادامهدار، با پدیده ریزگردی مواجهایم که خود را به کشورمان تحمیل کرده و این در حالی است که تابستان امسال خشکسالی بیشتری را تجربه خواهیم کرد که زاییده تغییر اقلیم است.
گردوغبار در خیابانهای موازی با مسیر باد غالب به راحتی به قسمتهای مرکزی شهرها منتقل میشود و در اثر برخورد جریان گردوغبار با ساختمانهای بلند شهر، قسمتی از جریان ریزگردها به طرف سطح زمین انتقال یافته و قسمتی دیگر از جریان در بخش پشت به باد ساختمان حالت پیچشی ایجاد مینماید.
بخش دیگری از آن هم در ارتفاعی بالاتر از ساختمانها از سطح شهر عبور میکند. پوشش گیاهی در اطراف شهرها، ورود ریزگردها را به داخل شهرها کاهش داده و به عنوان یک عامل مثبت در کاهش آلودگی منطقه به حساب میآیند.
ذرات گرد و غبار کمتر از ۷ تا ۸ میکرون و عمدتاً کوچکتر از ۲.۵ میکروناند. این ذرات قابلیت انتقال بالا دارند؛ از این رو هر کاری را که بخواهیم در رابطه با کنترل و مهار ریزگردها اجرایی کنیم، باید به خاطر داشته باشیم که باید محیط پیرامونی خود را بشناسیم و بدانیم که کدام مناطق قابلیت گسیل ریزگرد را دارند.
اما یکی از مشکلات زیستمحیطی در مناطق غربی ایران فعالیت توفانهای گردوغبار و ریزگردها در اتمسفر شهرهاست که در این راستا استانهای؛ کرمانشاه، خوزستان، ایلام بیشتر از سایر استانها از ورود توفانهای گردوغبار و ریزگردها آسیب پذیراند.
هرچند وضعیت باد غالب، پراکندگی توفانها و کاهش میدان دید از دیگر از مشکلات این مهمان ناخواندهاند در غرب کشور است که حداکثر وقوع گردوغبار در طول سال در اوایل بهار ، تابستان و پاییز است.
تغییرات دورهای گردوغبار در منطقه، افزایش این پدیده اقلیمی را در سالهای اخیر مشخص کرده که تغییرات فراوانی گردوغبار با افزایش ارتفاع روند مثبتی درمنطقه غرب کشور به وجود آورده است.
هرچند که وضعیت افزایش تعداد روزهای با میدان دید کم با ماههای شاخص وقوع توفان گردوغبار در منطقه ایجاد کرده که تاکنون بیشترین تعداد روزهای با میدان دید کم مربوط به خرداد و تیر در سالهای گدشته بوده است.
همچنین تحلیل همدیدی جو نشان میدهد در نزدیکی سطح زمین در هنگام وقوع توفان گرادیان شدید فشار و ناپایداری و درسطح ۵۰۰ هکتوپاسکال جریان همگرایی بر روی منطقه ایجاد شده است.
با توجه به تداوم شرایط جوی و نفوذ ذرات گرد و غبار در جو استان کرمانشاه به ویژه شهرستانهای؛ قصرشیرین، سرپلزهاب، گیلانغرب، اسلامآبادغرب، ثلاثباباجانی، جوانرود، روانسر و کرمانشاه با عبور موج کم رطوبت دیگری، به طور مجدد شرایط برای تشدید وزش باد و نفوذ غبار به جو این استان فراهم میشود و باز هم شاهد ورود گرد و غبار به کرمانشاه خواهیم بود.
براساس طبقهبندی اعلام شده عدد شاخص بین ۵۰-۰ وضعیت سبز، ۱۰۰تا ۵۱ وضعیت زرد، ۱۵۰ تا ۱۰۱ وضعیت نارنجی، ۲۰۰ تا ۱۵۱ وضعیت قرمز، ۳۰۰ تا ۲۰۰ وضعیت بنفش و بیشتر از ۳۰۰ وضعیت قهوهای را نشان میدهد.
همچنین عدد شاخص بین ۱۰۰ تا۰ سطح استاندارد، بین ۲۵۰ تا۱۰۰ سطح هشدار، بین ۳۵۰ تا ۲۵۰ سطح اضطرار و عدد شاخص بیشتر از ۳۰۰ سطح بحران را نشان میدهد.
برهمین اساس شاخص کیفی هوای در اکثر روزهای گردو غبار و طوفان شنریزها برای شهرستان کرمانشاه عدد ۱۷۸، برای شهرستان اسلامآباد غرب عدد ۱۷۰ و برای شهرستان کنگاور عدد ۱۵۹ را نشان میدهد که بیانگر وضعیت قرمز است.
شهرستان پاوه با شاخص ۱۴۸ در وضعیت نارنجی و شهرستانهای قصرشیرین و سرپلزهاب با شاخص ۵۰۰ در وضعیت قهوهای قرار دارند.
هرچند پدیده گرد و غبار پدیدهای است که از زمین آغاز میشود و وقتی وارد جو میشود، نمیتوان برای کاهش آن کاری را اجرایی کرد.
اما واژه گرد و غبار یا ریزگرد به انگلیس(Dust): تودهای از ذرات جامد ریز غبار و گاه دود و … است که در جو پخش شده و دید افقی را میان ۱ و ۲ کیلومتر محدود میکند و برای بیماران تنفسی بسیار زیانآور است. ریزگرد همچنین گاه باعث بروز پدیدهٔ ماه آبی میشود.
یکی از دلایل بسیاری از انقراضهای بزرگ تاریخ – ازجمله انقراض دایناسورها- پدیدهٔ ریزگرد است، زیرا این پدیده در موارد بحرانی با جلوگیری از تابش نور خورشید به زمین موجب زمستان جهانی میشود.
نمونهای از چنین رویدادی در تاریخ بشر در سال ۱۸۱۶ میلادی و به دنبال فوران کوه تامبورا روی داد که سال بیتابستان نام گرفت.
باد شُمال هم در ایران یکی دیگر از سرچشمهٔ اصلی ریزگرد است. این باد که از خرداد تا خرداد فعال است، در شمال خاورمیانه شکل میگیرد و با گذر از کوههای ترکیه و شمال عراق، مانند قیفی به بیابانهای عراق و سوریه سرازیر میشود و تا خلیج فارس و رسیدن به آبهای آزاد پیش میرود.
جریانهای خشک هوای عربستان و عدم توجه به محیطزیست و بیابانزدایی در عراق باعث خشکشدن بسیاری از باتلاقهای عراق و ایجاد نواحی غبارساز شده است.
هزینههای مالچپاشی این زمینها در گذشته سه کشور ایران، عراق و عربستان بهصورت مشترک تأمین میکردند و تمام زمینها در فصل خاصی از سال مالچپاشی میشدند. مالچ نوعی فراوردهٔ چسبندهٔ نفتی است که برای تثبیت شنهای روان در بیابانها استفاده میشود.
جنگ عراق و تغییر رویهٔ این دولتها در دههٔ ۲۰۰۰ میلادی سبب فراموشی این کار، و در نتیجه افزایش ریزگرد در خوزستان، غرب ایران، و سرانجام تقریباً در سراسر ایران شد.
توفان اخیر، که به گفتهٔ برخی اهالی بغداد بدترین توفان غبار زندگیشان بوده است، سبب بیشترین میزان ریزگرد در سه دههٔ اخیر ایران شد و ترکیب غبار با آلایندههای شهری ریزگرد خطرناکی را تولید کرد که صدها شهروند را به بیمارستان کشاند.
در این میان با مخاطرات ریز و درشتی نیز مواجه هستیم؛ ایران علاوه بر مواجه بودن با ۳۵ کانون ریز داخلی، تحت تاثیر چشمههای ریزگرد کشورهای پیرامونی نیز قرار دارد.
متاسفانه امروزه مرز چشمههای ریزگرد در حال افزایش است، دستکم ۱۰ برابر مساحتی که در ایران چشمه ریزگرد داریم، این چشمهها در کشورهای اطراف و سایر نقاط کشورمان نیز پراکنده شدهاند، به گونهای که ایران تحت تأثیر ریزگردهای کشورهایی مانند عراق، سوریه، اردن، عربستان و در برخی مواقع کویت قرار میگیرد و این همان پدیدهای است که از امروزه در کشور در حال تجربه آن هستیم.
سدسازیهای بیرویه و به دنبال آن خشکی رودخانهها و تالابها، از میان بردن پوششهای گیاهی و قلع و قمع جنگلهای بلوط زاگرس برای اجرای پروژههای صنعتی، توسعه شهرها یا ایجاد مزرعههای کشاورزی را از دلایل بروز بحران ریزگردها در غرب کشور و ازجمله استان کرمانشاه دانستهاند.
هرچند فعالیتهای سدسازی و تخریب محیطزیست درمنطقه منحصر به ایران نمیشود و رقابت بر سر کنترل منابع آبی سبب شده است تا کشورهای دیگر مانند عراق، سوریه و بهویژه ترکیه نیز دست به سدسازیهای بیرویهای بزنند که تعادل اکوسیستم را درمنطقه میان این ۴ کشور برهم زده است، اگر چه ایران پس از چین و ترکیه سومین کشور سدساز جهان است. منشأ اصلی ریزگردهای استان کرمانشاه، کویرها و باتلاقهای در حال خشک شدن عراق است که خاک و شنهای آن به وسیله باد به ایران میآید.
دلیل اصلی خشک شدن زمینهای عراق نیز ساخت و آبگیری سدهایی مانند سد آتاترک است که ترکیه بر روی رودخانههای دجله و فرات در کردستان ترکیه ساخته استو کشورهای سوریه و عراق نیز سدهای دیگری مثل سدهای طبقه و موصل را بر روی این رودخانهها ساختهاند که در مجموع به خشکی کامل زمینها در بینالنهرین و حوضه رودخانههای دجله و فرات، و ایجاد منطقهای بیابانی در میان ۲ کشور منجر شده است.
در کردستان ایران هم بر روی رودخانههایی که به دجله میریزند، مانند رودخانههای سیروان، زاب کوچک، زیمکان، الوند و… در خوزستان بر روی رودخانههایی که به حوضه اروند رود میریزند، مانند کرخه، دز و کارون دست به سدسازیهای گستردهایی زده است و با طرحهای انتقال آب از غرب به مرکز و شرق کشور بحران زیستمحیطی عظیمی را در این منطقه ایجاد کرده، تغییرات دورهای گردوغبار درمنطقه، افزایش این پدیده اقلیمی را در سالهای اخیر ثابت کرده است.