عادیسازی جنايت یک اشتباه بزرگ اما برای انگیزه قتلی دیگر
یادداشتی از آرین عباسیفرد
رسانه به هيچ عنوان از نظر اخلاق حرفهای روزنامهنگاری، حق انتشار تصاوير. مربوط به عفت عمومی و خشونت عريان. از قبيل نشان دادن صحنه تيراندازی، نشان دادن تفنگ، نشان دادن شليك گلوله و نشان دادن محل اصابت گلوله بر جسم انسان را ندارد.
چرا؟
چون انتشار اين تصاوير، ترويج جنبههای خلاف اخلاق عمومی در افكار اجتماعي است. اصلاً مهم نيست كدام رسانه تصاوير خشونتبار مربوط به قاتل اهوازی را منتشر كرد.
هر رسانهای بوده، میخواسته با اقدامی كودكانه، سبقت خبری بگيرد درحاليكه از اين نكته بسيار مهم غافل بوده كه آنچه با انتشار اين تصاوير و فيلم ترويج میكند، دامن بسياری از ارزشهای اجتماع را خواهد گرفت.
انتشار تصاوير و فيلمهای مشابه، به عادیسازی جنايت كمك میكند… بشر به خشونت عادت میكند.
چرا قصاب از بريدن سر گوسفند دچار هيچ مشكلي نمیشود؟
چون عادت كرده.
اگر خشونت در فيلمها تكرار شود، بشر به اين خشونت عادت میكند و در هر موقعيت به ديگری حملهور میشود و اگر اسلحه در دست داشته باشد، به سرعت تيراندازی میكند و… با تكرار انتشار چنين تصاويری، آرام آرام فرهنگ كشتار و فرهنگ خشونت در كشورها و در جوامع، عادیسازی میشود و نتيجه نهايی، اين خواهد بود كه عكسالعملهای اوليه بشر به سمت خشونت حداكثری میرود به اين معنا كه حداقل عكسالعمل، دربرگيرنده حداكثر خشونت خواهد بود.
انتشار فيلم گشتن قاتل اهوازی با سر بريده همسرش در خيابانهای شهر اهواز، احساسات عمومي را جريحهدار كرد…
همكاران رسانهای ما كمی به اين نكته توجه كنند كه در جامعه خشونتزدهای بهسر میبريم و اگر تصور میكنيم دادههایی از اين قبيل، سبقت خبری محسوب میشود، برعكس، سبقت تجاوز به احساسات عمومی است.