به گزارش پایگاه خبری چکاوک نیوز، این کنسرت موسیقی در حالی لغو گردید که مقرر شده بود که بار دیگر روند اجرای این کنسرت موسیقی مطابق مجوزهای صادر شده ادامه پیدا کند. و به علت نامعلومی هم برگزاری در تاریخهای روز یکشنبه و دوشنبه ۱۷ و ۱۸ اردیبهشت در سینما آزادی برگزار شود. و این بارهم توسط فرمانداری کرمانشاه موافقت نشد و برای بار دوم نیز اجرای گروه کنسرت ماکانبند لغو گردید.
هنوز درباره لغو و تغییر زمان اجرای رویداد موسیقایی کنسرت گروه ماکانبند کسی پاسخگو نیست. اما، چرا این مجوزها صادر میشود و بعداز هزینه گزاف تبلیغات و بلیط فروشی بعداز آن لغو میگردد. آیا دولت ما مرکز تصمیمگیر واحد ندارد؟ آیا وزیر ارشاد قادر نیست اینگونه مسائل را در چارچوب یک اساسنامه واحد به اجرا درآورد؟ پس چرا مدیران کل استانها مجوز برگزاری صادر میکنند؟
سالهاست در کرمانشاه روند برگزاری این کنسرتها و موسیقیایی به راحتی لغو میشود و متاسفانه فریاد برگزارگنندگان آن نیز به هیچجایی نمیرسد و کسی هم پاسخگو ضرر و زیان آنان نیست هرچند این عزیزان تمام تلاش و سعیشان بر این است که شمع امید را در این خطه روشن نگه دارند ولی با حرفها، اعتراضها، احساسات و واکنشها نسبت به مسائل مختلف این داستان سریالی لغو کنسرت و موسیقایی ادامه دارد و در باور من نمیگنجد در چنین شرایطی … بازهم مجوز صادر میکنند تا اینکه سوژه خبری همیشگی لغو کنسرت و موسیقیایی باشیم.
لغو کنسرتها و سیاستهای ضدکنسرتی شاید آنچنان حتی به دولتها هم بستگی نداشت و این موضوع خود یک مشکل مهم مدیریتی بود. در واقع موسیقی پرصاحب و درعین حال بیصاحب بود و حتی کنسرتهای مجوزدار لغو میشد. آن هم به کرات؛ این دستورات لغو کنسرت، کوچک و بزرگ، موسیقی اصیل ایرانی و پاپ و اساساً ژانر نمیشناخت. بیدلیل و بیپاسخ موجه لغو میشد و هیچکس هم تا به امروز پاسخگوی صدمات مادی و معنوی هنرمندان و مردم نبود.
هرچند لغو برنامههای فرهنگی و هنری به ضرر فرهنگ همین مرز و بوم است و روشن است که کنسرتهای موسیقی در جهان برنامهای هنری بسیار عادی تلقی میشوند اگرچه در دهههای گذشته در کرمانشاه نیز کنسرتهای مختلفی برگزار شده، اما خیلی وقتها هم با مشکلاتی همراه بوده و حواشی به وجود آمده خبرساز شده است. لغو کنسرتها در سالهای گذشته گواه این مدعاست.
اما ترکیب «لغو کنسرت…» در این سالها آنقدر تکرار شد که حالا وقتی از لغو کنسرت دیگری مطلع میشویم، تنها اندوهی مصایب دیگر میآید و دیگر خبر تازهای نیست که کسی را متعجب کند. با این حال، موضوع توقف کنسرتها به عنوان واقعهای نامتعارف همچنان خبرساز است و به اصطلاح هنوز موقعیت سوژگانی خود را در رسانهها دارد.
درباره برگزاری کنسرتها یکی از عجایب روزگار این بود که اگر چه قوانین در کشور یکسان است، اما گویا در هر جایی به یک شکل اجرا میشود. برگزاری کنسرتها در بعضی شهرستانها با پیچیدگیهایی مواجه است. تا آنجا که کرمانشاه هم در این رابطه بارها سوژه رسانهها شد و واکنشهای متعددی برانگیخت. و امروز در کرمانشاه تصمیمگیری درباره لغو یا برگزاری کنسرت از اختیار خارج است تا این کنسرت را تقدیم مخاطبان و دوستداران موسیقایی گردد.
هنرمندان و دوستداران موسیقی نیز به این موضوع واکنشهای بسیاری نشان دادند. این مساله تا جایی پیش رفت که مسوولان ذیربط باید بر اساس مواد قانونی عمل کنند و نمیتوانند با استناد به امور دیگر مانع از اجرای برنامههای مردم شوند.
این لغو کنسرتهای سریالی بسیاری را به واکنش واداشت؛ البته این موضوع تنها به کرمانشاه محدود نمیشود.
مثالهایی که پیشتر آمد همانطور که قبل از این گفته شد، مشتی نمونه خروار بود و روایت گوشهای از اتفاقات عجیب و غریب برای موسیقی؛ در این گزارش از شرح مصایب زنان هنرمند موسیقی که خود حکایت دیگری است، صرفنظر کردیم. همچنین از دشواریهای مراحل اخذ مجوز برای اجرا هم چشم پوشیدیم که خود مجال دیگری میطلبد و البته از مشکل پرشمار دیگر که موسیقیدانان و هنرمندان موسیقی با آنها دست به گریبانند. این گزارش تنها درنگی بود بر مشکلات پیش روی هنرمندان موسیقی و برگزارکنندگان آن که برای برگزاری کنسرت با آن روبهرو بودهاند.
از همه مسئولان امر خواستارم که در صورت امکان مجوز صادر نکنند، اگر مجوزی نیز صادر شد حتیالمقدور دو ساعت مانده به برگزاری آن را لغو نکنند و کمک نمایند تا به بهترین شکل به مرحله اجرا گردد.