روزگار مهآلود
از: محمدکریم جوهری
(ناشر: ماهتاب غرب، نویسنده: زرین
تاج عبدالملکی، صفحه آرا و طرح جلد: فاطمه رستمی، نقاشی روی جلد: فرناز
جواری، خوشنویسی روی جلد: استاد عبدالله جواری، ناظر فنی چاپ: امیر عظیمی، نوبت چاپ: اول پاییز ۱۴۰۱، تیراژ: ۱۰۰۰ نسخه، قطع کتاب و تعداد صفحه: رقعی، ۲۷۹، ۱۵۰۰۰۰ تومان.)
نویسندهی ارجمند (زرین تاج عبدالملکی)، این بزرگ زن نام آشنای کرمانشاه دربارهی روزگار مهآلود مینویسد:
(روزگار مهآلود، سرگذشت مادری است که”خون بس” سرنوشت ناخواستهی تلخی را برای او رقم میزند و آثار ضرب و جرح را در جایجای چهرهاش، داغ بردهداری به نشانه میگذارد. روزگار مهآلود، سرگذشت دختری است که زخم ناسور زن ستیزی، از زندگانی مادر به دختر میرسد.
روزگار مهآلود، تاریخ به خواب رفتهی سه چهارم قرن پیش است که با نداشتن آب و برق و… زندگانی مردم آن روزگار، مملو از صداقت، صفا، همکاری و همدلی بود. روزگار مهآلود، برشی از تاریخ است.)
به راستی که چنین است، و این نویسنده به خوبی از پس این کار ارزنده و بزرگ برآمده است و من در این جا بر او درودها می فرستم.
چون او همسر بزرگمردی است زنده یاد ودانشمند، که نامش استاد هوشنگ (صالحیتبار) است و مایهی سرافرازی کرمانشاه بزرگ و کرمانشاهیهای فرزانه و داناست و همه بر او میبالند. یادش سبز و جاودان باد.
این نوشتهی سبز، به زیبایی سرشار از نامها و جاها و یادهاست. این نوشته، ما را با رنجها و دردهای همیشهی مردم ایران و کرمانشاه آشنا میسازد.
من خواندن این نوشتهی نیکو و درخشان را به همه پیشنهاد میکنم چون راهنمایی خوب برای همه از پیر و جوان و زن و مرد است و ما را به آیندهای روشن رهنمون میسازد.